: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
: آرشيو يادداشت ها :
: موسيقي وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
محمد علیخانی: این روزها خواسته یا ناخواسته، موضوع خاتمی به مهمترین دغدغه بسیاری از جریان ها و چهرههای سیاسی، بدل شده است.ابعاد این موضوع و تأثیر حضور شخصیتی همچون خاتمی دارای چنان تأثیر فراگیری در عرصه رقابتهای انتخاباتی است که طی ماههای گذشته خواب و خیال را از چشمان رقیبان تنگ چشم گرفته است.«پدیده خاتمی» که محصول آرزوهای بزرگ و یاد ایامی غرورآفرین به شمار میآید، چنان است که رقیبان را به هراس انداخته که مبادا دوباره قافیه را باخته و این مرتبه نیز ملت ایران پشت سر محمد خاتمی، موجی از جریان اصلاح طلبی را به راه اندازد.
از این رو است که برخی طیفهای مختلف به اصطلاح« اصولگرایان»، با راه اندازی جنگ روانی علیه خاتمی تلاش می کنند تا وی را از ورود به عرصه پشیمان کنند .این جماعت؛ زمانی به بهانه دروغی خود ساخته، خواستار محاکمه او میشوند و وقتی دیگر بر سر فلان خطای سر نزده جنجال به راه میاندازند و در نهایت زبان به تهدید سید محمد خاتمی باز میکنند که؛ در تنگنای شورای نگهبان چنان دچار خواهی شد که گمان رهایی از پل صراط برایت مقدورتر است تا اخذ صلاحیت، چرا که به همت مهرورزان، پروندههای دست ساخته کفاف نه تنها رد صلاحیت او، بلکه تمامی اصلاحطلبان ماضی و لاحق را هم خواهد داد.
اما آنچه این فضا را جالبتر کرده است، توصیههای مشفقانه مدیرمسوول کیهان است که در کسوت دوست، محمد خاتمی را از همنشینی با بدان و دوری گزیدن از یاران، پند میدهد و او که عملکردش در دوران اصلاحات طیفی شامل انتقاد، تخریب، تا کارشکنیهای مختلف را در بر میگرفت، امروزه چنان ادعای برادری مینماید و از سر دلسوزی خاتمی را در برابر کشکول خالی از اعتماد مردم قرار میدهد که اگر کسی نداند، باور میکند که آقایان از فکر ورود و شکست خاتمی و اعتبار از کف شده احتمالی اوست که چنین بیتابند.
فی الواقع موضوع این است که این رقیبان به مدد نظرسنجیهای انجام شده، بهتر از هر کسی میدانند که هیچ چهره سیاسی در ایران کنونی یارای رقابت با محبوبیت سید محمد خاتمی را ندارد، به نحوی که تمام تبلیغات رسمی، شوهای تلویزیونی، هزینههای گزاف و حمایتهای بیدریغ نیز در روز انتخابات نمیتواند همسان و همسنگ صداقت، عقلانیت و منش بزرگوارانه خاتمی باشد.
البته همگان میدانند که همین موضوع نیز سرّ این همه تلاطم و تب و تاب اردوی اصولگرایان است؛ چرا که اگر خاتمی رای و محبوبیت لازم برای حضور دوباره در عرصه قوه مجریه را ندارد، این همه آشفتگی رقبا، چه معنایی دارد و چرا اصولاً برخی از احزاب دیگر اصلاحطلب که کاندیدای خود را نیز مشخص کردهاند، مواجه با چنین حساسیتهایی نشدهاند.
اما نکته بعدی این است که به نظر میرسد بخش مهمی از اصولگرایان به موضع «عبور از احمدینژاد» رسیدهاند و تصمیم دارند بدون رسانهای کردن این تصمیم، شمع خود را بر مزار دیگری روشن کنند، (البته اگر تمام اینها یک بازی انحرافی نباشد) لیکن همانند تجربه مجلس هشتم میخواهند که یک اصولگرای دیگر را جای وی قرار دهند و به هیچ وجه در پی از دست دادن این سمت نیستند.هر چند که بیانات یکی از اعضای یک ارگان نظامی، نشان میدهد که برخی نهادهای خاص، هنوز نسبت به جابجایی رییس جمهور فعلی مجاب نشدهاند و کماکان تصور میکنند که حتی حضور یک رقیب دیگر، عملی در حد «خیانت و جنایت»است.به هر صورت هفتهها و ماههای پیش روی، دربردارنده اتفافات بسیاری است، به ویژه اگر خاتمی بر تردیدهای منطقی خود مبنی بر حضور در انتخابات فایق آید.
نوشته شده توسط : علی